داستان کشیش و مرد دانا
در قرون وسطا و دوران اوج قدرت کلیسا ها ، عقاید و خرافه های دینی که کشیش ها به وجود آورده بودند ، شدت گرفته بود و راهب ها به قدرت رسیده بودند... کشیش ها بهشت را به مردم می فروختند!! مردم نادان هم در ازای پرداخت کیسه های طلا ، دست نوشته ای به نام سند دریافت میکردند!!
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد ، نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد... به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:
قیمت جهنم چقدر است ؟
کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم...!
کشیش بدون هیچ فکری گفت: 3 سکه
مرد فوری مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم به من بدهید!
کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم
مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد. به میدان شهر رفت و فریاد زد :
ای مردم! من تمام جهنم را خریدم و این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کسی را داخل جهنم راه نمی دهم...
آن شخص مارتین لوتر بود...
داستان پند آموز خوبی کورکورانه
مردی در کنار رودخانهای ایستاده بود.
ناگهان صدای فریادی را شنید و متوجه شد که کسی در حال غرق شدن است.
فوراً به آب پرید و او را نجات داد...
اما پیش از آن که نفسی تازه کند فریادهای دیگری را شنید و باز به آب
پرید و دو نفر دیگر را نجات داد!
اما پیش از این که حالش جا بیاید صدای چهار نفر دیگر را که کمک
میخواستند شنید ...!
او تمام روز را صرف نجات افرادی کرد که در چنگال امواج خروشان گرفتار شده
بودند ، غافل از این که چند قدمی بالاتر دیوانهای مردم را یکی یکی به
رودخانه میانداخت...!
روش هایی برای درمان پرخاشگری کودکان
1ـ محدودیت هایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را به اطلاع کودک برسانید .
2ـ مدل های پرخاشگری را به حداقل برسانید .
می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید
:
الف) ساعاتی را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی می بیند، محدود کنید .
ب) فیلم ها، تصاویر و روزنامه کودک را به دقت انتخاب کنید.
ج) الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند.
همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادنمسئولیت به کودکان تشویق کنید
.
ح)همراه کودک برنامه ایتلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید.
3ـ همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او درافراد یا حیوانات به وجود می آید، افزایش دهید.
4ـ رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.
5ـ به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.
6ـ نحوه ی ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی می کنند، مورد بررسی قراردهید.
7ـ اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیزش تنبیه شود، بهتر است به طریقیباشد که منجر به حمله انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود.
8ـ فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید.
9ـ مباحث گروهی یا خانوادگی را که تأکید بر همکاری با دیگران دارد، به کارگیرید.
10ـ همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.
11ـ برای مهارِ رفتار کودکان، فنون محروم سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود. بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداش ها و کیفرهای آنها رابیان نمایید.
12ـ فعالیت های ساعتی او را در صورت امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید.
13ـ از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.
14ـ علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.
15ـ ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازی های جالب، جمله سازی و گوش دادن فعالممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.
16ـ به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز، خود را از شما بیشتر دور می کند.
17ـ از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهایالگو را در کوتاه مدت اجرا نماید.
18ـ با کودک قرارداد رفتاری ببندید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه دریافت کند ونتیجه اعمال نامطلوبش را ببیند
عوامل مؤثر بر پرخاشگرى
به طور کلى، عوامل مؤثر بر پرخاشگرى را به سه دسته مى توان تقسیم کرد:عوامل زیست شناختى عوامل روان شناختى, عوامل فرهنگى ـ اجتماعى ـ اقتصادى و محیطى
الف ـ عوامل زیست شناختى
- مواد زیست شیمیایى: بطور مثال افزایش تستوسترون در سطح خون موجب پرخاشگرى مى شود
- گرما
ب ـ عوامل روان شناختى
-افسردگى
-الگوى شخصیّت
-تأثیر احساس گناه
ج ـ عوامل فرهنگى ـ اجتماعى ـ اقتصادى و محیطى
-خانواده
-فقر
-تأثیرات الگویى
- تأثیرات پاداش و تأیید اجتماعى
- تأثیروسایل ارتباط جمعى
مدیریت پرخاشگری
اولین گام به منظور اداره و کنترل خشم این است که باور کنید میتوانید این کار را انجام دهید. با اینکه همه ما خشم را در زندگی روزمره خود داریم،
ولی سعی میکنیم آن را با شیوهای سازنده ابراز کنیم. برخی افراد تا زمانی که فشار ناکامی و خشم درونی ، زندگی روزانه آنان را طاقت
فرسا نکرده است، خشم را در خود نگه میدارند. برخی دیگر ظاهرا در عصبی شدن ، فریاد کشیدن ، زدن و پرتاب کردن و در کل رفتارهایی
که قلبها را میشکند، به اموال آسیب میرساند و گاهی بدتر از این اعمال ، متخصص و خبره هستند.
کدام؟ کنترل یا حذف پرخاشگری؟ خشم مخرب از لحاظ فردی و اجتماعی به ما آسیب میزند. اداره و کنترل خشم لزوما به معنی ابراز کمتر خشم
نیست، بلکه به معنی فراگیری شیوهای از ابراز خشم است که برای ما و کسانی که پیرامون ما هستند، مفید باشد. هرچند ممکن است
تصور ابراز خشم به شیوهای سازنده ، تازه و غریب به نظر رسد، ولی باید گفت که چنین امری ممکن است. برای مثال ،
برخی افراد وقتی درباره خشم خود مینویسند، یا آن را نقاشی میکنند، با دوستان و یا اعضای خانواده صحبت میکنند، قدم میزنند،
ورزش میکنند و یا آمیزهای از این رفتارها و سایر فعالیتها را انجام میدهند، به آرامش دست مییابند. تشخیص خشم نخست نشانههای
اولیه و هشدار دهنده خشم بروز میکند. بیشتر ما انسانها از نشانهها و سرنخهای موقعیتی ، بدنی و شناختی که بر پاسخهای خشم ما مقدم هستند،
ناآگاه هستیم. آگاهی از این نشانهها گامی بسیار اساسی در اداره خشم میباشد، زیرا این آگاهی خواهد توانست قبل از آنکه کنترل خشم دشوار شود، وقت زیادی را برای مداخله در اختیار ما قرار دهد. کنترل اولیه پرخاشگری برای کنترل اولیه توجه زیادی به حالات زیر بکنید:
موقعیتهایی ( افراد و مکانهایی ) که شما را خشمگین میکنند. تغییرات بدنی که قبل و در حین خشم شما رخ میدهند.
برای مثال ، افزایش ضربان قلب ، احساس فشار در سر ، احساس داغ شدن ، مشت شدن دستها ، دندان به هم فشردن ، احساس گرفتگی
و سفتی عضله در ناحیه شکم ، سینه و غیره. نشانههای شناختی یعنی افکاری که شما درباره گذشته ، حال و آینده داریدو قبل از
احساسات خشم و ناکامی پیدا میشود. داشتن فهرستی از این نشانهها در مدیریت خشم بسیار مفید است. یک نفر ممکن است قبل از
خشمگین شدن فکر کند که دیگران به او و حرفهایش توجهی نمیکنند. دیگری فکر کند، دیگران قصد توهین یا بیتوجهی عمدی را دارند
و پدری فکر کند که آینده فرزند او با این کارهایش تباه خواهد شد. همین شناسایی علائم هشدار دهنده ، موجب کاهش شدت ،
مدت و یا فراوانی خشم شما میشود. مهار خشم با وقفه اندازی حال که شما نشانهها و سرنخهای خشم خود را شناختهاید،
هرگاه متوجه این علائم شدید، مکثی کنید و نفس عمیقی بکشید. یک وقفه چند ثانیهای و نفس عمیق میتواند اثر پایداری بر شما بگذارد.
خشمی که احساس میکنید، آنچه که به خود میگویید و آنچه در اثر این خشم انجام خواهید داد، تحت تاثیر این وقفه شما قرار خواهد گرفت.
تغییر اندیشه خشم آمیز شیوه اندیشه ما با شیوه احساس ما مرتبط است. برخی اندیشهها ما را مستعد خشم و ناکامی میکنند.
شیوههای رایجی که مردم قبل از بروز خشم آن را بکار میگیرند، عبارتند از: توقف کردن روی مساله مشکل آفرین ، تمرکز روی جنبههای منفی ،
ناچیز شمردن وجوه مثبت ، انتظار داشتن کمال از خود و دیگران ، نتایج دلخواهی گرفتن ، داشتن نگرش انعطاف ناپذیر
و تفکر دو قطبی ( خوب _ بد ، سیاه _ سفید ). شیوههای درمانی که میتوانند به ما کمک کنند، عبارتند از: از چشم دیگران به موقعیت و مشکل
نگریستن ،تامل در باب آنچه مایلید انجام دهید، تامل درباره پیامدهای احتمالی اعمال خود ، قبول این نکته که همه خطاپذیرند و جستجوی
شیوههایی که به کمک آنها میتوان یک موقعیت مشکلزا را به نحو مثبت کنترل و اداره کرد. ایجاد بینش و آگاهی نسبت به توان کنترل
خود هرگاه متوجه شدید که توانستهاید با یک موقعیت برانگیزنده خشم به خوبی مقابله کنید، یا خشم خود را به شیوه مناسب ابراز دارید،
از خود بپرسید چگونه من آن را انجام دادم؟ هر فردی نوعی توان و استعداد برای کنترل خشم دارد. توان شما چگونه است؟
روی این مساله بسیار تمرکز و تمرین کنید و آن را تقویت کنید. عفو هدیهای است که شما میتوانید به خود بدهید. افراد خوب هم میتوانند
تجارب منفی و بد داشته باشند. سو استفاده ، بی اعتنایی ، بی توجهی و تنگ نظری ، همه و همه واقعیتهای جهانی هستند
که در آن زندگی میکنیم. گاهی اوقات عفو کسانی که موجب درد و رنج ما شدهاند، غیرقابل تصور است. هراس ما ممکن است این باشد
که گذشت موجب میشود، رفتار شخص موجه شمرده شود. چرا من کسی را عفو کنم که موجب خشم یا رنج شدیدیدر من شده است؟ پاسخ این است
که ما دیگران را به خاطر خودمان میبخشیم. وقتی ما کسی را میبخشیم، به کنترل او روی چگونگی احساس خود پایان میدهیم.
ما به خودمان شانس یک زندگی تازه را میدهیم، زندگیای که در آن تنفرهای کهنه و مزمن جایی ندارند. بنابراین ، عفو هدیه به دیگران نیست،
بلکه هدیه به خودمان است. تنفر وقت و انرژی زیادی میگیرد. وقت و نیرویی که تنفر از شما میگیرد، میتواند به مردم و فعالیتهایی اختصاص
یابد که برای شما شادی و رضایت و برای آنها خدمت و محبت به دنبال دارد. انتخاب عفو برای کنترل خشم به تدریج حاصل میشود. شما نباید
مادامی که احساس آمادگی در این زمینه نکردهاید، آن را انتخاب کنید. اگر موارد کوچک را عفو کنید، به تدریج یاد خواهید گرفت که چگونه
خطاهای بزرگ دیگران را عفو کنید. راجع به عفو بزرگان دینی و اجتماعی فکر و تحقیق کنید و از آنها پیروی نمایید. خودتان را بیان کنید.
پس از آنکه خشم خود را وارسی کردید و احساس نمودید که خشم شما موجه است، درباره نوع رفتاری که میخواهید انجام دهید فکر کنید،
صبر کنید و بعد تصمیمی عقلانی بگیرید. وقتی خشم شما موجه است، صادقانه مشخص کنید که چه احساسی دارید.
احساس کینه ، عصبانیت ، نفرت ، انتقام ، لذت یا چیز دیگری. هرچه خود و احساس خود را بیشتر بشناسید، بهتر عمل خواهید کرد.
انتخابهای سالم برای پیشگیری از خشم خشم فرصت طلب است و در بدنی که خسته ، فرسوده و بیمار است به آسانی جان میگیرد.
در نتیجه به منظور اداره و کنترل خشم به خواب منظم ، غذای خوب ، لذت از اوقات فراغت ، تفریح و عبادت و معنویت نیاز دارید.
روان درمانی پرخاشگری اگر کنترل خشم مشکل جدی شماست و با این آموزشها بهبودی نداشتید،
ممکن است افسردگی و اضطراب و وسواس زیربنای آن باشد. انتخاب مناسب و مفید در چنین مواردی مشاوره با روانپزشک ، روان شناس یا پزشک است
راهکارهایی برای کاهش پرخاشگری:
1- آموزش مدیریت خشم: از دیدگاه درتاج(1388) آموزش مهارت های کنترل خشم و پرخاشگری که طی آن راه های درست و مناسب بروز و مدیریت هیجانات ارائه می شود می تواند در کاهش رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. با استفاده از خودآرام سازی و خودگویی های مثبت و خویشتن داری، می توان احساس خودکارامدی و مهارت های اجتماعی را افزایش داد . رئوس محتوا و برنامه های آموزشی مدیریت خشم طی 8 جلسه به شرح زیر آموزش داده می شود:
- معرفی برنامه و بیان انتظارات و مقررات
- تعریف و تشریح مفهوم خشم و پرخاشگری
- بیان علائم جسمانی خشم و راهها تشخیص زودهنگام آن
- توضیح شیوه آرام سازی خویشتن
- توضیح چگونگی تغییر خودگویی های منفی
- آموزش شیوه ابراز خشم به صورت سازگارانه
- آموزش روش حل مساله
- ارزیابی برنامه و پاسخگویی به سوالات
2- تنبیه: اگر تنبیه خردمندانه و در زمینه رابطه ای گرم و پرمحبت انجام بگیرد می تواند موثر باشد. عامل مهم دیگر در اثربخشی تنبیه شدت یا محدودیت آن است . تنبیه شدید یا مقید کننده می تواند بی اندازه ناکام کننده باشد و از آنجا که ناکامی یکی از علل اصلی پرخاشگری است، عاقلانه است که از استعمال فنون ناکام کننده در کوشش جهت تقلیل پرخاشگری احتراز شود.
3-
پادش به نمونه های دیگر رفتار: پاداش دادن به رفتارهای غیرپرخاشگرانه کودک و نوجوان، چرا که برخی معتقدند کودکان شاید برای جلب توجه به رفتار پرخاشگرانه دست زنند و برای آنها تنبیه بر نادیده انگاشته شدن رجحان دارد در نتیجه رفتار پرخاشگرانه برای آنها پاداش دارد که با دادن پاداش به رفتارهای غیر پرخاشگرانه این ذهنیت را پاک می کنیم.
4- ایجاد هم حسی نسبت به دیگران: وارد آوردن درد و رنج عمومی به دیگران برای اغلب مردم مشکل است مگر اینکه بتوانند راهی برای انسانیت زدایی از قربانی بیابند. از طریق خصوصیت هم حسی ارتکاب پرخاشگری مشکل تر می شود. چرا که یک همبستگی منفی بین هم حسی و پرخاشگری در کودکان وجود دارد و هرچه این توانایی افزایش یابد از میزان پرخاشگری کاسته می شود
5- آموزش مهارت های اجتماعی: برخی از رفتارهای منفی همچون پرخاشگری از نبود مهارت هایی ناشی می شود که برای گفتمان شایسته و موثر با همسالان مورد نیاز است.از مهمترین راهکارهای کاهش پرخاشگری در بین کودکان و نوجوانان تقویت مهارت های اجتماعی می باشد. برخی از این مهارت ها به شرح زیر است:
الف) آموزش مهارت ابراز وجود: روشی که در آن رفتارهای مناسب اجتماعی برای ابراز و بیان احساسات، نگرش ها و آرزوها، نقطه نظرات و علایق به افراد آموخته می شود تا بتوانند به راحتی و بدون ترس و نگرانی باورها، احساسات و علائق خود را ابراز کنند. آموزش ابراز وجود یک روش چند محتوایی است که در برگیرنده راهنمایی، ایفای نقش، بازخورد، مدل سازی، تمرین و مرور رفتارهای آموخته شده می باشد. تحقیقات انجام شده کارایی آن را در کاهش اضطراب، پرخاشگری و افزایش عملکرد تحصیلی نشان داده است
ب) آموزش مهارت حل مساله (کفایت اجتماعی):یکی از مهمترین مهارت هایی که قادر است بالندگی و بهداشت روانی کودکان و نوجوانان را در مواجهه با مشکلات آینده حفظ و تقویت نماید مهارت حل مساله به معنای اعم و حل مساله اجتماعی به طور اخص است. به طوری که افراد ناتوان از حل این مسائل و مشکلات ممکن است با اقدام به راه حل های ناموثر مانند استفاده از مواد مخدر برای آرامش، استفاده از سیگار برای جلب توجه و ترک تحصیل به علت ناتوانی در برطرف کردن مشکلات تحصیلی نه تنها مشکل را بزرگتر و پیچیده تر سازند بلکه حتی در معرض خطر مرگ قرار گیرند. در این راستا تقویت حل مساله یکی از راههای مقابله با مشکلات زندگی می باشد. در واقع آموزش حل مساله فرایندی برای یافتن پاسخ هاارائه می دهد و در نتیجه در تغییر رفتار کودک موثر بوده و درک وی را از کارایی خویش افزایش می دهد
ج) هوش هیجانی: در شکل گیری ، گسترش و ادامه تعاملات انسانی موثر نقش مهمی دارد و عموما یکی از عوامل اساسی هوش هیجانی این است که فرد راهبردهای ارتباطی را چگونه و در چه زمانی و به چه شکل مورد استفاده قرار دهد. هوش هیجانی مجموعه ای از قابلیت های غیر شناختی است که توانایی فرد را در سازگاری با مقتضیات محیطی و فشارهای حاصله افزایش می دهد. هوش هیجانی به عنوان گونه ای توانایی عبارت است از ظرفیت درک، ابراز، فهم، کاربرد و مدیریت (مهار) هیجانات در خود و دیگران(افتخار صعادی و همکاران، 1389: 138). در نتیجه آموزش و بکارگیری هوش هیجانی نقش موثری می تواند در کاهش پرخاشگری کودکان و نوجوانان داشته باشد.
د) قصه گویی: به طورکلی کودکان و نوجوانان علاقه ای به شرکت در جلسات درمانی ندارند اما قصه را دوست دارند و از آن لذت می برند. بخصوص پسران که به نظر می رسد به قصه اعتماد می کنند. پسران چون در عرصه هیجانی احساس بی کفایتی می کنند، به قصه ها نیاز دارند تا به آنها زبانی درونی- انعکاسی برای تجربیات احساسی ببخشند. از سوی دیگر چون کودکان پرخاشگر در فهم بیان همدلی نقص هایی دارند و به دفاعی بودن متمایلند و بعلاوه نسبت به تغییر و درمان مقاوم هستند، قصه گویی می تواند در کاهش پرخاشگری انها مفید باشد و به آنها بیاموزد که چگونه رفتار خود را تغییر دهند
6- موسیقی: یکی از ابزارهایی که می تواند به طور مستقیم در سطح عاطفه، احساس و تصویرسازیهای ذهنی و به طور غیرمستقیم بر روی شناخت فرد تاثیرگذار باشد. رفتار آشفته نتیجه عدم هارمونی در فرد است و موسیقی می تواند در برگرداندن این هارمونی و نظم و در نتیجه سلامتی فرد موثر باشد. موسیقی درمانی در واقع به کار بردن موسیقی به عنوان ابزاری برای فراهم کردن تغییرات مثبت در رفتار است. هدف موسیقی کمک به افراد برای رسیدن به توانایی های بالقوه آنها، ترمیم، تثبیت و بهبود سلامت جسمی و اجتماعی و هیجانی شان است. موسیقی به دلیل جذابیت و انگیزش ذاتی که دارد فضای امن و مناسبی برای ارتباط اجتماعی فراهم می کند، به همین خاطر از میزان بی تفاوتی اجتماعی، گوشه گیری، عدم لذت، خشونت و پرخاشگری
می کاهد.
برنامه فعالیتهای ورزشی، باید با در نظر گرفتن استعدادهای ذهنی، جسمی و نیازهای تربیتی کودکان، انتخاب شود تا بیشترین تأثیر تربیتی را در پی داشته باشد. برنامه تدوینی ورزش باید دارای ویژگی های زیر باشد:
1 .متناسب با رشد، نمو و آمادگی جسمانی کودک باشد.
2 .همهجانبه و وسیع باشد و مهارتهای لازم را در کودکان ایجاد کند.
3 .اوقات فراغت کودکان را در برگیرد تا چنین فرصت هایی را به بیهودگی نگذرانند.
4 .متنوع و متناسب با نیازها، خصوصیات، قدرت و طبیعت کودکان تدوین شود و حرکت های پایه و اصلی، حرکت هایی همراه با آهنگ، شیرین کاریها، بازیهای گروهی و مسابقه های ورزشی را شامل شود.
5 .با توجه به اختلاف های فردی و استعدادهای مختلف کودکان تنظیم شود، به طوری که کودکان ماهر، متوسط، ضعیف و حتی عقب مانده را در بر گیرد.
6 .معنویت، صفات انسانی و ارزشهای تربیتی را در افراد تقویت کند.
7 .متناسب با کارایی بدن و همراه با ایجاد مهارت های لازم در افراد باشد.
8 .متضمن پیشرفت تدریجی و قدم به قدم کودکان باشد، چرا که موفقیت و پیشرفت عامل اساسی تداوم زندگی است.
9 .برنامه آموزش بهداشت و تربیت بدنی باید در کنار هم تدریس شوند زیرا آموزش بهداشت ورزشی در برنامه های آموزشی اهمیت ویژهای دارد.
تحقیقات اجتماعی نشان میدهد یکی از عوامل مهم بزهکاری در نوجوانان خالی بودن اوقات فراغت آنهاست و در این ایام است که زمینه های پذیرش رفتارهای ناهنجار، اعتیاد و انجام جرایم شکل میگیرد.
کمال مطلوب اجتماعی در این مورد آن است که تمام وسایل مادی، معنوی و فضای سالم جهت بهرهجویی عمومی آماده شود و با حذف زمینه های فقر اقتصادی، فرهنگی و تربیتی، انگیزههای سالم در میان طبقات مختلف جامعه پرورش یابد.
جهت پر کردن اوقات فراغت بچه ها نباید آنها را با اصرار به کلاس فرستاد، بلکه میتوان از خودشان پرسید که چه چیزی خستگیشان را برطرف میکند و آنها را به سمت کارهای مورد علاقهشان سوق میدهد. اوقات فراغت به نظر بعضی از والدین و مسئولان چیزی زاید است .طبیعی است که اگر برای اوقات فراغت بچهها هدفگذاری نشود، به طور حتم این اوقات زاید به نظر میرسد و والدین روزشماری میکنند که تابستان هرچه زودتر به پایان برسد.
برنامهریزی اوقات فراغت نمیتواند چیزی مستقل و بیارتباط با سایر اوقات باشد، بلکه باید در کنار برنامه کلان زندگی، مفید، راهگشا و زمینهساز باشد. در غیر این صورت خواه ناخواه بخش هایی از عمر پر ارزش انسان در وادی پوچی و بیثمری از بین میرود و صرف کارهای بیهوده میگردد.
یکی از روش هایی که میتواند اوقات فراغت افراد جامعه را زیر پوشش قرار داده و بسیاری از ضعف ها و کمبودهای جسمانی و روانی را رفع و درمان کند، ورزش و تفریحات سالم است. تربیت بدنی و ورزش گذشته از جبران ضعف ها و حفظ تندرستی افراد، آنان را برای زندگی، تلاش و اهداف مشترک آماده میسازد. استفاده از بازی در اوقات فراغت فرصتی را برای پیشرفت فرد فراهم می نماید.
یکی از مهمترین نعمت ها، نعمت تندرستی و سلامت است که میتواند در موفقیت انسان عامل مهمی باشد. خانواده و یا در واحد بزرگتر جامعه تنها زمانی قادر خواهد بود راه ترقی و تکامل را طی کند که متشکل از افرادی سالم، باارزش و پاک باشد. نکته مهم این است که همه افراد جامعه از کودکان تا بزرگسالان باید بیاموزند که تندرستی پدیدهای است که عوامل مختلفی در حفظ، بقاء و یا از بین رفتن آن دخالت دارند و تربیت بدنی عامل بسیار مهم و ارزندهای است که میتواند به عنوان یک وسیله آموزش عملی و واقعی مفهوم و اعتقاد به تندرستی را در افراد ایجاد نماید.
در آموزش و پرورش نیز نخستین هدف، رشد ابعاد گوناگون شخصیت فرد از جنبه های جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی است. ورزش و هدف تربیتی آن، یادگیری مهارتهای رفتاری را باعث میشود و با چنین تعبیری ورزش به عنوان یک وسیله کمککننده عملی، پیوسته با تربیت همراه است.
معلمان ورزش باید کودکان و نوجوانان را تشویق کنند تا در اوقات فراغت به فعالیت های ثمربخش و سودمند بپردازند. مربی علاوه بر آموزش بازی و انواع مهارت های ورزشی به دانشآموزان، باید فعالیت های ورزشی را برای آنها لذت بخش کند، زیرا لذتبخش بودن ورزش موجب میشود که کودکان در اوقات فراغت، خود بخود بدان روآورده و بدین ترتیب در آنها انگیزه استمرار فعالیت های ورزشی ایجاد میشود. به هنگام اجرای فعالیت های ورزشی در اوقات فراعت، باید کودکان و نوجوانان را با ورزش های گروهی آشنا کرد تا در موقعیت های مختلف بتوانند از آن استفاده کنند. آشنایی کودکان و نوجوانان به مقررات ورزشی و اجرای آن در بازی های ایام فراغت ضروری است، زیرا لازم است فرصت استقلال فکری و تصمیمگیری به کودکان داده شود تا در چنین فعالیت های مهمی شرکت کنند و اِعمال مدیریت و همکاری با دیگران را به طور عملی تمرین کنند.
کودک یا نوجوان باید خود را بشناسد، او میتواند از طریق تجربه های صحیح ورزشی، خود را بشناسد و به قدرت ذهنی و جسمی خود پی ببرد. در امر تربیت، نه تنها شناخت کودک از دیدگاه مربی مهم است بلکه "خویشتنشناسی" کودک از نظر خود و در ارتباط با دیگران اهمیت خاصی دارد. خودشناسی موجب میشود کودک بتواند به موفقیت خود در اجتماع و ارتباط با دیگران، بیشتر پی برده و دریابد دیگران او را چگونه میبینند، در نتیجه نسبت به حدود توانایی، استعدادها، قدرت های ذهنی و جسمی خود شناخت صحیحتری پیدا میکند؛ به عبارت دیگر، در شناخت خود به واقعیت نزدیکتر میگردد و این خودشناسی عامل مهم در امر یادگیری است. زمانی که کودک احساس کند او را دوست دارند، به او احترام میگذارند، مورد قبول اطرافیان و نزدیکان است و موفقیت هایش بر شکست هایش فزونی دارد، در راه استقرار و پی ریزی خودشناسی مفید و مطلوب قرار گرفته است. هیچ چیز به اندازه موفقیت، موجبات پیشرفت کودک را فراهم نمیآورد و موجب خودشناسی مطلوب او نمیشود.
تربیتبدنی فرصت های زیادی برای کودک فراهم میسازد تا او بتواند خود را نشان دهد، در انجام کارها توفیق یابد، حس ابتکار در او تقویت شود و در محدوده تواناییهای ذهنی، جسمی، عاطفی و اجتماعی خود تجارب و پیشرفت هایی به دست آورد. کودکان و نوجوانان از طریق ورزش و تربیت بدنی در برابر صفت های منفی ایستادگی پیدا خواهند کرد. از آنجا که سراسر زندگی مبارزه و مسابقه است، اجرای مسابقه و گنجاندن آن در برنامه های ورزشی کودکان، نباید نادیده گرفته شود. مسابقه با همسالان اگر بر مبنای صحیحی برنامه ریزی شده باشد از نظر تربیت و پرورش کودک، مهم و مفید است. کودکان به طور طبیعی میل دارند خود را با دیگران مقایسه کنند و نه تنها از آنان باز نمانند بلکه از دیگر همسالان و همکلاسان خود چندین گام جلوتر قرار بگیرند. این برتری باید در مسیر تربیتی قرار گیرد تا از رقابتهای نادرست، مخرب و مضر جلوگیری به عمل آید. کامیابی هر کودک باید با توجه به تواناییهای خود او سنجیده شود نه نسبت به دیگر کودکان همسن او. باید به کودکان یاد داد در انجام مسابقه های ورزشی، بدون توقع پیروزی حتمی، بیشترین سعی خود را به کار گیرند. این امر باعث میشود، کودکان در صورت باخت مسابقه، زیاد مأیوس نشوند.
تمرین های منظم فعالیت بدنی به کودکان و نوجوانان کمک میکند تا استخوان ها، عضلات و مفاصل سالمی داشته باشند؛ وزن بدنشان متناسب باشد و نیز فعالیت های بدنی در عملکرد قلب و ریه نیز تاثیر بسزایی دارد. این امر در ایجاد هماهنگی حرکت مشارکت نموده و به پیشگیری و تنظیم اضطراب و افسردگی کمک میکند.
بازیها و سایر انواع فعالیت های بدنی به نوجوانان این فرصت را میدهد که خود باوری و اتکاء به نفس داشته باشند و لذت موفقیت و مشارکت و اتحاد جمعی را احساس کنند. این اثرات مثبت همچنین به کاهش خطرات ایجاد شده به وسیله روشهای زندگی پر استرس و بیتحرکی که در نوجوانان امروزی بسیار شایع است کمک میکند. پرداختن به فعالیت بدنی هدایت شده میتواند باعث پرورش سایر رفتارهای بهداشتی مثل پرهیز از سیگار، مواد مخدر و رفتارهای خشونتبار گردد و نیز کودکانی که فعالیت بدنی بیشتری دارند نتایج تحصیلی بالاتری نیز کسب کردهاند.
همچنین بازیهای گروهی باعث تعامل اجتماعی مثبت میشود. الگوهای فعالیت بدنی که در دوران کودکی و بلوغ کسب میشوند بیشتر در طول زندگی هر فرد باقی میمانند بنابراین باعث فراهم آمدن پایهای فعال و سالم در زندگی میشوند؛ برعکس، عادات غیر سالم مثل زندگی بیتحرک، تغذیه نامناسب و سوءمصرف مواد که در دوران نوجوانی به وجود بیایند در دوران بزرگسالی نیز معمولاً ادامه می یابند. تربیت بدنی و ورزش راه گریختن از ناتوانی و تنبلی و در نتیجه کسب شادمانی است.
در تحقیقی که بین 100 دانش آموز پایه سوم پنج مدرسه راهنمایی تهران با استفاده از پرسشنامه شخصیتی آیزنگ به اجرا درآمد، نتایج حاصله نشان داد که بین ورزش کردن نوجوانان با کاهش میزان پرخاشگری رابطه مستقیم وجود دارد. این تحقیق ثابت کرده است که انجام فعالیت های بدنی و ورزش به میزان قابل توجهی به ویژه در درازمدت می تواند از پرخاشگری دانش آموزان بکاهد.
خلاصه این تحقیق را که حاصل کار پژوهشی غلامرضا ازهر از آموزش و پرورش منطقه 17 تهران است در پی می خوانید.
در تعریفی از ورزش چنین می گویند: ورزش و ورزش کردن پدیده ای است که در شرایط کنونی زندگی بشر برای پر کردن خلا ناشی از زندگی ثابت و تحرک اساسی بدن صورت می گیرد و دربرگیرنده یک سری حرکات سیستماتیک و حساب شده برای حصول به هدف بالا بردن درجه سلامتی تن و روان و سلامت عقل و هوش و بعد ارضای غرایز طبیعی ،نباید چنین تصور کرد که تربیت بدنی امری بی ارزش و صرفاً تفننی است و فقط وسیله ای است که موجبات سرگرمی را فراهم می سازد، بلکه برعکس باید آنرا جزو مهمی از فعالیت های زندگی روزمره خود به شمار آورد.
ورزش و تربیت بدنی که خواص و ویژگی های علمی آن در ابعاد فرهنگی و اجتماعی بارز و روشن است و در بهداشت و سلامت جسم و روان، در نشاط و تفریح خاطر و در افزایش قابلیت های کاربردی عضلات و کاهش تحریک پذیری، هنگام انجام امور مختلف و بالاخره در آموزش های اخلاقی و اجتماعی نقش موثر و کارساز دارد. به همین لحاظ کشورهای مختلف جهان در قوانین خود، جایگاه ویژه ای را برای تربیت بدنی و ورزش پیش بینی کرده اند و سازمان ها و نهادهای مختلفی را برای توسعه و گسترش آن به وجود آورند و جایگاه آن را حتی تا حوزه وزارت ارتقاء داده اند.در جامعه اسلامی ما نیز همه امور فرهنگی، اجتماعی و همه مسائل ارزشی آن مبتنی بر فرهنگ اسلامی است، به این مهم توجه خاص شده است و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر تعمیم و گسترش ورزش و تربیت بدنی تصریح شده و تاکید فراوان شده است و دولت در کنار تلاش های گسترده ای که برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی خود داشته در این زمینه نیز کوشش همه گیر و توجهی همه جانبه داشته است.
اثرات فعالیت های بدنی (ورزش) بر کاهش پرخاشگری کودکان و نوجوانان
کودکان و نوجوانان از طریق بازی و فعالیت های بدنی، اطلاعات لازم را برای زندگی اجتماعی به دست می آورند و برای پذیرفتن مسئولیت در جامعه آماده می شوند. بازی و ورزش، میدان تمرین مناسبی برای ارزش گذاری و جهت گیری رغبت ها، هیجان ها و عواطف و گرایش های فطری نوجوانان ایجاد می کند و مفاهیمی چون نوع دوستی و تعاون، ایثار، فداکاری و گذشت را به او می آموزد.روانشناسان معتقدند افرادی که ورزش می کنند و اوقات فراغت خود را بیشتر با انجام فعالیت های بدنی می گذرانند از رشد عاطفی خوبی برخوردارند، فعالیت های ورزشی فرصت مناسبی را برای ابراز شادی، علاقه، عدم پرخاشگری و ایجاد حس خودباوری، اعتماد به نفس و کسب شایستگی های فردی موثر است.
بروز این حس ها از طریق تربیت بدنی و ورزش ممکن است. معمولاً نوجوانان ورزشکار بین هم سن و سالان خود محبوب تر هستند. شرکت در فعالیت های ورزشی و تفریحی نوجوانان را از حالت خمودگی و افسردگی خارج ساخته و نشاط و سرزندگی و امید و انگیزه شرکت در فعالیت های اجتماعی را در آنان فراهم می سازد و نیز در از بین بردن خلق و خوی پرخاشگری که در نوجوانان بسیار شایع است و حداقل از تقلیل چشمگیر آن بسیار موثر و نقش بسزایی را ایفا می نماید.
فعالیت های بدنی و ورزش سبب فرو نشاندن پرخاشگری نهفته می شود که در آن اشخاص پرخاشگر خود را به صورت رفتار منفی نشان می دهند. ورزش یکی از عوامل بسیار مهم و موثر در اخلاق و رفتار نوجوانان محسوب می شود، به طوری که برخی از گزارش های والدین نوجوانان ورزشکار نشان می دهد که حضور فرزندانشان در ورزش، در آرامش و مهار پرخاشگری موثر بوده است و برخی از تحقیقات انجام شده خاطرنشان می سازد که تمرینات ورزشی در درازمدت به طور قطع موجب کاهش پرخاشگری در نوجوانان می شود.افلاطون در این خصوص می گوید: نیروی آدمی در روح او نهفته است و تا زمانی که به وسیله حرکات بدنی تحریک و بیدار نشود شکل نمی گیرد و تکامل نمی یابد.یکی از روانشناسان معروف کشورمان در زمینه اثرات ورزش روی قوای روانی و دماغی فرد می گوید: همیشه در جلسات مشاوره و روان درمانی کوشیده ام تا مراجعان خود را نسبت به نقش ورزش در سلامت فکری و جسمی و روحی و رابطه این دو آگاه سازم.مراجعان هم بارها یادآور شده اند که انجام فعالیت های بدنی و ورزش های مناسب احساس سالم بودن را در آنها ایجاد کرده است